خاطرهبازی با سریالی بهیاد ماندنی بعد از 29 سال
ماجرای تولد و تولید «خانه سبز»
نویسنده:
مترجم:
با پایان بازپخش سریال «همسران» از شبکه آیفیلم، از سهشنبه 23 اردیبهشت سریال «خانه سبز» جایگزین آن شد؛ سریالی خاطرهانگیز که به لحاظ زمانی هم درست بعد از «همسران» ساخته شد. این سریال به واسطه سوژههای متنوع، بازی درخشان بازیگران، موسیقی خاطرهانگیز و بهطور کلی درگیر کردن احساسات مخاطبان، به یکی از بهیاد ماندنیترین سریالهای تلویزیونی تبدیل شد. حالا 29 سال از اولین پخش آن در سال 1375 میگذرد و هنوز هم با تمام نقدهایی که به آن وارد است، به دلمان مینشیند. سریال «خانه سبز» به تهیه کنندگی و کارگردانی مشترک «بیژن بیرنگ» و زنده یاد «مسعود رسام» از محصولات گروه فیلم و سریال شبکه دو است که برای نخستین بار در سال 1375 روی آنتن این شبکه رفت. علاوه بر زنده یاد «خسرو شکیبایی» بازیگران دیگری همچون «مهرانه مهین ترابی»، «آتنه فیقه نصیری»، «اکرم محمدی»، «رامبد جوان» و زنده یادان «داریوش اسدزاده» و «نادره خیرآبادی» در این مجموعه نقش آفرینی کردند.سریال «خانه سبز» یک مجموعه تلویزیونی پس از پخش موفقیتآمیز و چشمگیر سریال «همسران» در سال ۱۳۷۵ توانست به موفقیت خیره کنندهای برسد که تا سالها رکورد مخاطبان تلویزیون را با تعداد بینندگان این مجموعه نگه داشت و به اثر خاطره انگیز تبدیل شد که بی گمان شکل و شمایل جدید داستان پردازی و روایتش، یک اتفاق جدید در عرصه سریال سازی و یکی از مهمترین مولفههای جذب مخاطب شد، مولفهای که بی هیچ تردیدی «خسرو شکیبایی» و دیگر بازیگران اثر به همراه موسیقی تیتراژ و دیگر جزییات نقش تعیین کنندهای در آن ایفا کردند.
داستان این مجموعه روایت ساکنان یک خانه (همان لوکیشن معروف سریال «همسران» در محله سعادت آباد تهران) است که همه با هم نسبت خانوادگی دارند و در کنار یکدیگر ماجراهای گوناگونی را با محوریت یک زوج وکیل تجربه میکنند که این بار با حال و هوایی متفاوتتر از سریالهای این چنینی پیش روی مخاطب قرار گذاشته است، شرایطی خیالانگیز که با موسیقی «بهرام دهقانیار» و تیتراژ ابتدایی کار با صدای مرحوم «شکیبایی» و موسیقی پایانیاش به خوانندگی «علی تفرشی» جلوهای جدید را پیش روی موسیقی تیتراژ آن سالهای تلویزیون قرار داده و به یکی از ارکان مهم تغییر مسیر ساخت موسیقی تیتراژ در مجموعههای تلویزیونی تبدیل شد.از جذابیتهای کلامی موسیقی ابتدایی تیتراژ سریال با صدای زنده یاد «خسرو شکییابی» که بگذریم، موسیقی تیتراژ انتهایی سریال با مطلع «سبز سبزم ریشه دارم، من درختی استوارم...» نیز دربرگیرنده جذابیتهای شنیداری جالب توجهی است که در آن روزگار و معرفی محدود خوانندگان فعال موسیقی پاپ که همانند این سالها تا این حد حضور جدی نداشتند، چارچوب جدیدی را برای شنوندگان تعریف کرد و آن معرفی رسمی یک خواننده به نام «علی تفرش»ی بود که تا زمان تهیه و تولید این تیتراژ به عنوان یک هنرمند معتبر در گروهها و ارکسترهای معتبر موسیقی به عنوان خواننده گروه کر یا نوازنده کمانچه حضور داشت اما آن چنان میان طیف مخاطبان آشنا نبود؛ شرایطی که برای این خواننده حکم ورود به یک فضای جدید حرفهای به واسطه توانمندیهای آهنگسازی بهرام دهقانیار و پیشینه علمی اش در عرصه خوانندگی را پیدا کرد.«بیژن بیرنگ» و مرحوم «مسعود رسام» سال 1375 بعد از موفقیت «همسران» قصد داشتهاند فصل دوم آن را بسازند اما به خاطر انصراف زنده یاد «فردوس کاویانی» تصمیم گرفتهاند دستبهکار تولید سریال جدیدی شوند و «خانه سبز» از دل همین تصمیم بیرون آمده است.شاید اگر ترکیب بازیگران تغییر نمیکرد و حضور «مهدی هاشمی» و «گلاب آدینه» در نقش زن و شوهر این سریال قطعی میشد، وضعیت به گونهای دیگر پیش میرفت. نمیتوانیم پیشبینی کنیم در آن صورت آیا باز هم «خانه سبز» برایمان تماشایی بود یا خیر فقط میدانیم همین حالا اگر «خسرو شکیبایی» را از سریال بگیریم، شیرازه آن از هم خواهد پاشید، چون به تعبیر اکثر مخاطبان قدرت و جذابیت سریال مدیون بازی «شکیبایی» و احساسات عمیق و واقعی او بود که در کل سریال جریان داشت.«مهرانه مهینترابی» که به واسطه بازی در «همسران» به جایگاهی ویژه نزد مخاطبان رسیده بود، با «خانه سبز» و در همراهی با «خسرو شکیبایی» به «عاطفه»ای ماندگار بدل شد؛ زنی که برخلاف نقشش در «همسران»، سلطهگر نبود و اتفاقاً به واسطه مهرورزی و همراهی و احساساتش بود که در کنار کاراکتر «رضا» به چشم میآمد.بخش مهمی از بار بامزه بودن سریال، روی دوش «رامبد جوان» بود؛ پسر جوانی که آن زمان پر از انرژی و شیطنت بود. او با «وحید جنگلبرد» به شهرت رسید و خودش عامل مهمی برای جذابی سریال شد.یکی از ویژگیهای مهم «خانه سبز» این بود که خانه در این مجموعه کاراکتر داشت؛ خانهای که تکتک ساکنانش را یکی از اعضای این خانواده تشکیل میداد و حتی پشتبامش هم محل سکونت کوچکترین فرد خانواده بود. موسیقی تیتراژ «خانه سبز» هم جزو نکات خاطرهانگیز آن بود؛ شعری که یک بیت ابتدایی آن یعنی «سبز سبزم ریشه دارم، در زمستان هم بهارم» متعلق به «محمد صالحعلا» بوده و مابقی آن هم به دلیل کمبود وقت توسط خود عوامل سروده شده است. «بیژن بیرنگ»، کارگردان سریال خاطرهانگیز «خانه سبز» بعد از گذشت سه دهه نکات جالبی درباره این سریال گفته است؛ از تغییر بازیگران، تا دلیل رنگ سبز خانه و چگونگی شکلگیری آهنگ تیتراژ آن. او مصاحبهای مفصل با یک خبرگزاری انجام داده و در آن خاطرات جالبی درباره سریال «خانه سبز» گفته است.
حذف «گلاب آدینه» و «مهدی هاشمی»
«بیرنگ» درباره تغییر بازیگران سریال گفته: «ابتدا قرار بود آقای مهدی هاشمی و خانم گلاب آدینه بازیگران نقش اصلی باشند. قسمت اول را که نوشتیم قرار بود پسر خانم گلاب آدینه، آقای رامبد جوان باشد. اما ایشان گفت به سن من نمیخورد که پسر به این بزرگی داشته باشم. گفتیم رامبد در این سریال فقط ۱۷ سال دارد. اما او بر حرفش پافشاری کرد و گفت من چند تا کارآموز دارم، آن ها را معرفی میکنم تا با شما بازی کنند. ما هم عصبانی شدیم و گفتیم خانم گلاب آدینه شما برو سریال خودت را با این کارآموزانت بساز، بگذار ما هم سریال خودمان را بسازیم. بعد هم رفتیم پیش آقای مهدی هاشمی و گفتیم تکلیف خودت را با این سریال روشن کن. خانمت نیاید بازی میکنی یا نه؟ گفت نه دیگر نمیتوانم بازی کنم. یادم هست مهدی هاشمی روزی که داشت میرفت با حسرت دکورها را نگاه میکرد»!
انتخاب «خسرو شکیبایی»
او توضیح داده که بعد از رفتن این زوج، از «مهرانه مهینترابی» دعوت کردهاند نقش «عاطفه» را بازی کند اما نمیدانستهاند برای نقش «رضا» روی کدام بازیگر دست بگذارند، تا این که «ملک جهان خزایی»، طراح صحنه سریال پیشنهاد داده به «خسرو شکیبایی» زنگ بزنند. «بیرنگ» تعریف کرده: «خسرو آن موقع سوپراستار بود. خزایی به او زنگ زد و گفت خسرو یک سریال است که بیژن بیرنگ و مسعود رسام کار میکنند، میآیی؟ خسرو گفت همانهایی که همسران را کار کردند؟ گفت آره. گفت میآیم. فقط یک هفته به من وقت بدهید این کارم تمام شود. آمد و قرارداد را بست و رفت. وقتی خسرو آمد دیدیم صدایش خیلی خوشگل است. من هم نریشنها را اضافه کردم که دیدیم خسرو در طول سریال حرف میزد. خوب این سریال با خسرو گرفت.»«بیرنگ» معتقد است که اگر شکیبایی نبود «خانه سبز» به این شکل ساخته نمیشد. او گفته: «خسرو برای همه آدمهایی که در این سریال بازی میکردند، چه بچه و چه بزرگ وقت میگذاشت تا کار اینها خوب شود. یک بار به او گفتم چرا برای بازیگران خانه سبز این قدر وقت میگذاری، بگذار ما کار خودمان را بکنیم. پاسخ داد: اگر نقش مقابل من خوب بازی نکند بازی من هم بد میشود. خسرو آن قدر آدم خاصی بود که به نظر من اگر او نبود خانه سبز ساخته نمیشد.»
دستمزد «خسرو شکیبایی»
دستمزد «خسرو شکیبایی» برای حضور در این سریال هم یکی از سوالاتی است که همیشه مطرح بوده؛ «بیرنگ» به شکلی شفاف درباره این ماجرا توضیح میدهد: «بالاترین دستمزد گروه برای آقای شکیبایی بود، ماهی یک میلیون تومان. برای خانه سبز هم ما دوازده ماه تصویربرداری کردیم ولی بقیه دستمزدها متناسب زمان خودش بود، مثلاً خانم مهرانه مهین ترابی ماهی ۳۰۰ هزار تومان دریافت کردند.»
سبز سبزم و« شکیبایی»
«بیرنگ» تعریف کرده که ترانه «سبز سبزم...» را ابتدا قرار بوده «خسرو شکیبایی»بخواند اما این تصمیم به جایی نرسیده. او گفته: «اول دادیم ایشان آن را خواند اما ماشاءا... آن قدر افتضاح خواند که منصرف شدیم. البته الان ممکن است ترانه خسرو حالت نوستالژیک داشته باشد چرا که از دنیا رفته است، ولی سبز سبزمی که خواند واقعاً افتضاح بود چون صدایش، صدای خوانندگی نبود»!
دلیل حضور «شکیبایی»
حضور خسرو «شکیبایی» در این سریال یکی از مهم ترین عوامل محبوبیت و دیده شدن آن در آن سالها بود.
«شکیبایی» در حالی حاضر به بازی در این سریال شد که در آن سالها در اوج دوران بازیگریاش قرار داشت و پیشنهادهای چشمگیری در سینما به او میشد. اما چه اتفاقی افتاد که او قبول کرد در این سریال بازی کند. «بیژن بیرنگ» یکی از کارگردانها و تهیهکنندههای این سریال در توضیح این ماجرا میگوید: «واقعیت امر این است که این یک شانس و اقبالی بود که برای ما پیش آمد. در یک شرایطی یکی از دوستان ما که طراح صحنه است، خانم جهان ملک خزایی گفت: میخواهید به خسرو زنگ بزنم؟ این روزها کارش در سرزمین خورشید تمام شده است. ما هم با کمال میل قبول کردیم. تماس گرفت و خسرو گفت:هفته دیگر میآیم تهران و صحبت می کنیم. آمد، صحبت کردیم و در همان جلسه اول کار را قبول کرد.»پاسخ مثبت شکیبایی برای بازی در یک سریال تلویزیونی آن هم در اوج شهرت و محبوبیت برای بیرنگ هم تعجب برانگیز بوده: «آقای شکیبایی در اواخر دهه ۶۰ به اوج شهرت خودشان رسیده بودند و در آن موقع بسیار مشهور، سرشناس و معروف بودند. این یکی از سوالاتی است که من هیچ گاه جواب آن را پیدا نکردم. البته یک بار به شوخی به ایشان گفتم:خسرو چرا آمدی کار را قبول کردی؟ گفت: چون میخواستم ببینم تو و رسام چه جوری باهم کارگردانی میکنید. اما هیچ گاه به طور جدی پاسخ سوالم را پیدا نکردم.»
رنگ سبز «خانه سبز»
«بیرنگ» خاطره جالبی هم درباره اسم «خانه سبز» و تاکید روی این رنگ سبز تعریف کرده: «از لوکیشین همسران، آن قدر استفاده کرده بودیم که دل و رودههایش بیرون ریخته بود! همان لوکیشنی که در تیتراژ نوشته بودیم با تشکر از خانواده محترم رجبی. این خانواده که صاحبخانه لوکیشن بودند دیگر معروف شده بودند. مانده بودیم چهکار کنیم که آقای مهران رسام برادر مسعود رسام گفت بیاییم لوکیشن را تغییر دهیم و بیرون آن را رنگ سبز بزنیم. گفتیم صاحبخانه اجازه نمیدهد سنگها را از بیرون رنگ سبز بزنیم. گفت روی آن ایرانیت میچسبانیم و روی ایرانیت را رنگ سبز میزنیم. همین کار را کردیم. بعد گفتیم نام سریال را چه بگذاریم که گذاشتیم خانه سبز؛ به همین راحتی.»
خلق سبز سبزم ریشه دارم
کارگردان «خانه سبز» خاطره جالبی هم از چگونگی شکلگیری ترانه تیتراژ مشهور این سریال تعریف کرده است: «آهنگساز ما یک ترانه ساخت، منتهی شعر نداشت. ما میخواستیم شعر روی آن بگذاریم. چند قسمت موزیک خالی را روی تیتراژ پخش کردیم. بعد گفتیم روی آن شعر هم قرار دهیم. محمد صالح علا شعری داشت که فقط یک بیتش را سروده بود: سبز سبزم ریشه دارم، در زمستان هم بهارم. ما چند بار به ایشان گفتیم تو را به خدا این ترانه را کامل کن اما تمام نکرد تا گمانم به عید فطر خوردیم. موقعیتی بود که ما میتوانستیم این ترانه را روی سریال بگذاریم و آن را پخش کنیم. یک شب پیش آقای بهرام دهقانیار آهنگساز رفتیم تا آن را ضبط کنیم. پرسید شعرش را چه کار کنیم؟ گفتیم خودمان همین الان میسراییم. همان سبز سبزم را برداشتیم و خلاصه یک بیتش را این گفت و بیت دیگرش را آن گفت، بیت بعدیاش را من گفتم و شعر تکمیل شد.»

داستان این مجموعه روایت ساکنان یک خانه (همان لوکیشن معروف سریال «همسران» در محله سعادت آباد تهران) است که همه با هم نسبت خانوادگی دارند و در کنار یکدیگر ماجراهای گوناگونی را با محوریت یک زوج وکیل تجربه میکنند که این بار با حال و هوایی متفاوتتر از سریالهای این چنینی پیش روی مخاطب قرار گذاشته است، شرایطی خیالانگیز که با موسیقی «بهرام دهقانیار» و تیتراژ ابتدایی کار با صدای مرحوم «شکیبایی» و موسیقی پایانیاش به خوانندگی «علی تفرشی» جلوهای جدید را پیش روی موسیقی تیتراژ آن سالهای تلویزیون قرار داده و به یکی از ارکان مهم تغییر مسیر ساخت موسیقی تیتراژ در مجموعههای تلویزیونی تبدیل شد.از جذابیتهای کلامی موسیقی ابتدایی تیتراژ سریال با صدای زنده یاد «خسرو شکییابی» که بگذریم، موسیقی تیتراژ انتهایی سریال با مطلع «سبز سبزم ریشه دارم، من درختی استوارم...» نیز دربرگیرنده جذابیتهای شنیداری جالب توجهی است که در آن روزگار و معرفی محدود خوانندگان فعال موسیقی پاپ که همانند این سالها تا این حد حضور جدی نداشتند، چارچوب جدیدی را برای شنوندگان تعریف کرد و آن معرفی رسمی یک خواننده به نام «علی تفرش»ی بود که تا زمان تهیه و تولید این تیتراژ به عنوان یک هنرمند معتبر در گروهها و ارکسترهای معتبر موسیقی به عنوان خواننده گروه کر یا نوازنده کمانچه حضور داشت اما آن چنان میان طیف مخاطبان آشنا نبود؛ شرایطی که برای این خواننده حکم ورود به یک فضای جدید حرفهای به واسطه توانمندیهای آهنگسازی بهرام دهقانیار و پیشینه علمی اش در عرصه خوانندگی را پیدا کرد.«بیژن بیرنگ» و مرحوم «مسعود رسام» سال 1375 بعد از موفقیت «همسران» قصد داشتهاند فصل دوم آن را بسازند اما به خاطر انصراف زنده یاد «فردوس کاویانی» تصمیم گرفتهاند دستبهکار تولید سریال جدیدی شوند و «خانه سبز» از دل همین تصمیم بیرون آمده است.شاید اگر ترکیب بازیگران تغییر نمیکرد و حضور «مهدی هاشمی» و «گلاب آدینه» در نقش زن و شوهر این سریال قطعی میشد، وضعیت به گونهای دیگر پیش میرفت. نمیتوانیم پیشبینی کنیم در آن صورت آیا باز هم «خانه سبز» برایمان تماشایی بود یا خیر فقط میدانیم همین حالا اگر «خسرو شکیبایی» را از سریال بگیریم، شیرازه آن از هم خواهد پاشید، چون به تعبیر اکثر مخاطبان قدرت و جذابیت سریال مدیون بازی «شکیبایی» و احساسات عمیق و واقعی او بود که در کل سریال جریان داشت.«مهرانه مهینترابی» که به واسطه بازی در «همسران» به جایگاهی ویژه نزد مخاطبان رسیده بود، با «خانه سبز» و در همراهی با «خسرو شکیبایی» به «عاطفه»ای ماندگار بدل شد؛ زنی که برخلاف نقشش در «همسران»، سلطهگر نبود و اتفاقاً به واسطه مهرورزی و همراهی و احساساتش بود که در کنار کاراکتر «رضا» به چشم میآمد.بخش مهمی از بار بامزه بودن سریال، روی دوش «رامبد جوان» بود؛ پسر جوانی که آن زمان پر از انرژی و شیطنت بود. او با «وحید جنگلبرد» به شهرت رسید و خودش عامل مهمی برای جذابی سریال شد.یکی از ویژگیهای مهم «خانه سبز» این بود که خانه در این مجموعه کاراکتر داشت؛ خانهای که تکتک ساکنانش را یکی از اعضای این خانواده تشکیل میداد و حتی پشتبامش هم محل سکونت کوچکترین فرد خانواده بود. موسیقی تیتراژ «خانه سبز» هم جزو نکات خاطرهانگیز آن بود؛ شعری که یک بیت ابتدایی آن یعنی «سبز سبزم ریشه دارم، در زمستان هم بهارم» متعلق به «محمد صالحعلا» بوده و مابقی آن هم به دلیل کمبود وقت توسط خود عوامل سروده شده است. «بیژن بیرنگ»، کارگردان سریال خاطرهانگیز «خانه سبز» بعد از گذشت سه دهه نکات جالبی درباره این سریال گفته است؛ از تغییر بازیگران، تا دلیل رنگ سبز خانه و چگونگی شکلگیری آهنگ تیتراژ آن. او مصاحبهای مفصل با یک خبرگزاری انجام داده و در آن خاطرات جالبی درباره سریال «خانه سبز» گفته است.
حذف «گلاب آدینه» و «مهدی هاشمی»
«بیرنگ» درباره تغییر بازیگران سریال گفته: «ابتدا قرار بود آقای مهدی هاشمی و خانم گلاب آدینه بازیگران نقش اصلی باشند. قسمت اول را که نوشتیم قرار بود پسر خانم گلاب آدینه، آقای رامبد جوان باشد. اما ایشان گفت به سن من نمیخورد که پسر به این بزرگی داشته باشم. گفتیم رامبد در این سریال فقط ۱۷ سال دارد. اما او بر حرفش پافشاری کرد و گفت من چند تا کارآموز دارم، آن ها را معرفی میکنم تا با شما بازی کنند. ما هم عصبانی شدیم و گفتیم خانم گلاب آدینه شما برو سریال خودت را با این کارآموزانت بساز، بگذار ما هم سریال خودمان را بسازیم. بعد هم رفتیم پیش آقای مهدی هاشمی و گفتیم تکلیف خودت را با این سریال روشن کن. خانمت نیاید بازی میکنی یا نه؟ گفت نه دیگر نمیتوانم بازی کنم. یادم هست مهدی هاشمی روزی که داشت میرفت با حسرت دکورها را نگاه میکرد»!
انتخاب «خسرو شکیبایی»
او توضیح داده که بعد از رفتن این زوج، از «مهرانه مهینترابی» دعوت کردهاند نقش «عاطفه» را بازی کند اما نمیدانستهاند برای نقش «رضا» روی کدام بازیگر دست بگذارند، تا این که «ملک جهان خزایی»، طراح صحنه سریال پیشنهاد داده به «خسرو شکیبایی» زنگ بزنند. «بیرنگ» تعریف کرده: «خسرو آن موقع سوپراستار بود. خزایی به او زنگ زد و گفت خسرو یک سریال است که بیژن بیرنگ و مسعود رسام کار میکنند، میآیی؟ خسرو گفت همانهایی که همسران را کار کردند؟ گفت آره. گفت میآیم. فقط یک هفته به من وقت بدهید این کارم تمام شود. آمد و قرارداد را بست و رفت. وقتی خسرو آمد دیدیم صدایش خیلی خوشگل است. من هم نریشنها را اضافه کردم که دیدیم خسرو در طول سریال حرف میزد. خوب این سریال با خسرو گرفت.»«بیرنگ» معتقد است که اگر شکیبایی نبود «خانه سبز» به این شکل ساخته نمیشد. او گفته: «خسرو برای همه آدمهایی که در این سریال بازی میکردند، چه بچه و چه بزرگ وقت میگذاشت تا کار اینها خوب شود. یک بار به او گفتم چرا برای بازیگران خانه سبز این قدر وقت میگذاری، بگذار ما کار خودمان را بکنیم. پاسخ داد: اگر نقش مقابل من خوب بازی نکند بازی من هم بد میشود. خسرو آن قدر آدم خاصی بود که به نظر من اگر او نبود خانه سبز ساخته نمیشد.»
دستمزد «خسرو شکیبایی»
دستمزد «خسرو شکیبایی» برای حضور در این سریال هم یکی از سوالاتی است که همیشه مطرح بوده؛ «بیرنگ» به شکلی شفاف درباره این ماجرا توضیح میدهد: «بالاترین دستمزد گروه برای آقای شکیبایی بود، ماهی یک میلیون تومان. برای خانه سبز هم ما دوازده ماه تصویربرداری کردیم ولی بقیه دستمزدها متناسب زمان خودش بود، مثلاً خانم مهرانه مهین ترابی ماهی ۳۰۰ هزار تومان دریافت کردند.»
سبز سبزم و« شکیبایی»
«بیرنگ» تعریف کرده که ترانه «سبز سبزم...» را ابتدا قرار بوده «خسرو شکیبایی»بخواند اما این تصمیم به جایی نرسیده. او گفته: «اول دادیم ایشان آن را خواند اما ماشاءا... آن قدر افتضاح خواند که منصرف شدیم. البته الان ممکن است ترانه خسرو حالت نوستالژیک داشته باشد چرا که از دنیا رفته است، ولی سبز سبزمی که خواند واقعاً افتضاح بود چون صدایش، صدای خوانندگی نبود»!
دلیل حضور «شکیبایی»
حضور خسرو «شکیبایی» در این سریال یکی از مهم ترین عوامل محبوبیت و دیده شدن آن در آن سالها بود.
«شکیبایی» در حالی حاضر به بازی در این سریال شد که در آن سالها در اوج دوران بازیگریاش قرار داشت و پیشنهادهای چشمگیری در سینما به او میشد. اما چه اتفاقی افتاد که او قبول کرد در این سریال بازی کند. «بیژن بیرنگ» یکی از کارگردانها و تهیهکنندههای این سریال در توضیح این ماجرا میگوید: «واقعیت امر این است که این یک شانس و اقبالی بود که برای ما پیش آمد. در یک شرایطی یکی از دوستان ما که طراح صحنه است، خانم جهان ملک خزایی گفت: میخواهید به خسرو زنگ بزنم؟ این روزها کارش در سرزمین خورشید تمام شده است. ما هم با کمال میل قبول کردیم. تماس گرفت و خسرو گفت:هفته دیگر میآیم تهران و صحبت می کنیم. آمد، صحبت کردیم و در همان جلسه اول کار را قبول کرد.»پاسخ مثبت شکیبایی برای بازی در یک سریال تلویزیونی آن هم در اوج شهرت و محبوبیت برای بیرنگ هم تعجب برانگیز بوده: «آقای شکیبایی در اواخر دهه ۶۰ به اوج شهرت خودشان رسیده بودند و در آن موقع بسیار مشهور، سرشناس و معروف بودند. این یکی از سوالاتی است که من هیچ گاه جواب آن را پیدا نکردم. البته یک بار به شوخی به ایشان گفتم:خسرو چرا آمدی کار را قبول کردی؟ گفت: چون میخواستم ببینم تو و رسام چه جوری باهم کارگردانی میکنید. اما هیچ گاه به طور جدی پاسخ سوالم را پیدا نکردم.»
رنگ سبز «خانه سبز»
«بیرنگ» خاطره جالبی هم درباره اسم «خانه سبز» و تاکید روی این رنگ سبز تعریف کرده: «از لوکیشین همسران، آن قدر استفاده کرده بودیم که دل و رودههایش بیرون ریخته بود! همان لوکیشنی که در تیتراژ نوشته بودیم با تشکر از خانواده محترم رجبی. این خانواده که صاحبخانه لوکیشن بودند دیگر معروف شده بودند. مانده بودیم چهکار کنیم که آقای مهران رسام برادر مسعود رسام گفت بیاییم لوکیشن را تغییر دهیم و بیرون آن را رنگ سبز بزنیم. گفتیم صاحبخانه اجازه نمیدهد سنگها را از بیرون رنگ سبز بزنیم. گفت روی آن ایرانیت میچسبانیم و روی ایرانیت را رنگ سبز میزنیم. همین کار را کردیم. بعد گفتیم نام سریال را چه بگذاریم که گذاشتیم خانه سبز؛ به همین راحتی.»
خلق سبز سبزم ریشه دارم
کارگردان «خانه سبز» خاطره جالبی هم از چگونگی شکلگیری ترانه تیتراژ مشهور این سریال تعریف کرده است: «آهنگساز ما یک ترانه ساخت، منتهی شعر نداشت. ما میخواستیم شعر روی آن بگذاریم. چند قسمت موزیک خالی را روی تیتراژ پخش کردیم. بعد گفتیم روی آن شعر هم قرار دهیم. محمد صالح علا شعری داشت که فقط یک بیتش را سروده بود: سبز سبزم ریشه دارم، در زمستان هم بهارم. ما چند بار به ایشان گفتیم تو را به خدا این ترانه را کامل کن اما تمام نکرد تا گمانم به عید فطر خوردیم. موقعیتی بود که ما میتوانستیم این ترانه را روی سریال بگذاریم و آن را پخش کنیم. یک شب پیش آقای بهرام دهقانیار آهنگساز رفتیم تا آن را ضبط کنیم. پرسید شعرش را چه کار کنیم؟ گفتیم خودمان همین الان میسراییم. همان سبز سبزم را برداشتیم و خلاصه یک بیتش را این گفت و بیت دیگرش را آن گفت، بیت بعدیاش را من گفتم و شعر تکمیل شد.»
10 صفحه اول
پربازدیدترین اخبار
اخبار برگزیده