خاطره بازی با سریال «همسران»

ماجراهای «کمال»، «مهین»، «علی»، «مریم» و دیگران!

نویسنده:

مترجم:



یادش بخیر آن جایی که بیننده تلویزیون ساعت ۲۰ چهارشنبه هر هفته منتظر بود تا از آنتن شبکه دو سیمای آن سال‌ها و در روزهایی که خبری از کانال‌های جدید و دیجیتال نبود، با تصاویر جدید و طراحی‌شده مواجه شود که برای شروع‌کننده یک سریال تلویزیونی جدید و متفاوت بود. تصاویری که ابتدا با نمایشگر طبقات آسانسور شروع می‌شد و در حالی‌که تصویر فقط پاهای آقای بازیگر را با کفش اسپرتی در حال خروج از آسانسور و ساختمان نشان می‌داد، موسیقی هم آغاز می‌شد. موسیقی که در ادامه، در یک قاب عجیب بازیگر دیگری را با شلوار و کفشی مردانه شبیه مردان میانسال به نمایش می‌گذاشت. یک ارائه تصویری خلاقانه که معرف ۲ شخصیت از ۲ نسل متفاوت بود. جایی که آن بازیگر جوان دوان دوان برای زودتر به مقصد رسیدن، تاکسی را انتخاب می‌کند، اما آن مرد میانسال با نظم و آرامشی که برای شخصیت او طراحی شده، سوار بر اتوبوس، آن اتوبوس‌هایی که دودهای معروفی برای آلوده کردن شهر داشت، به محل کار می‌رود! این موسیقی و تصاویر با یک موسیقی پر ریتم ادامه دارد تا این که ساعت کاری این ۲ بزرگوار به اتمام می‌رسد و آن‌ها به خانه‌های‌شان بازمی‌گردند. بازگشتی که همچون روال تیتراژ سریال که هنوز با چهره بازیگران آشنا نشدیم، به تقابل همزمان آن‌ها در ورودی آپارتمان محل سکونت‌شان منتهی می‌شود و پس از مکثی و نگاهی به یکدیگر به خانه‌های‌شان می‌روند.

​​​​​​​
درست در همین جاست که تصاویر بازیگران به همراه همسرانی که به آن‌ها از پس یک روز سخت چایی تعارف می‌کنند در قاب تلویزیون خانه‌های ما نقش می‌بندند. آدم‌هایی که از همسرشان تشکر می‌کنند و بعد از یک نگاه ملیح به دوربین این خنده را با مخاطبان به اشتراک می‌گذارند؛ اشتراکی که بدون تردید موسیقی آقای آهنگساز و البته طراحی خلاقانه تیم ساخت تیتراژ به مخاطب نوید تماشای سریالی را می‌دهد که اگرچه با کلیشه‌هایی اغراق‌شده ارائه شده‌اند، اما دربرگیرنده حس و حالی است که امید و آرامش در آن ساعت از شبانه روز دستاورد قطعی یک مجموعه تلویزیونی است. سریال تلویزیونی «همسران» مجموعه تلویزیونی بود که سال ۱۳۷۳ به کارگردانی «بیژن بیرنگ» و مرحوم «مسعود رسام» از شبکه دو سیما پخش شد و این شب ها در حال بازپخش مجدد از شبکه آی فیلم است؛ سریالی با بازی مرحوم «فردوس کاویانی» در نقش «دایی کمال»، «مهرانه مهین‌ترابی» در نقش «مهین» همسر «کمال»، «فرهاد جم» در نقش «علی» و «الهام پاوه‌نژاد» در نقش «مریم» همسر «علی» و خواهرزاده «کمال» که در یک آپارتمان با هم همسایه هستند؛ آپارتمانی در محله سعادت‌آباد تهران که بعدها لوکیشن سریال «خانه سبز» و سریال‌های دیگر هم شد. موقعیتی که از آن کلیدواژه خاطره‌ساز «با تشکر از خانواده محترم رجبی» متولد و به جایگاهی تبدیل شد که هنوز هم وقتی از مقابل آن رد می‌شویم یاد و خاطره سریال‌های دوران کودکی و نوجوانی دهه شصتی‌ها در آن‌جا زنده می‌شود.
داستان این مجموعه هم که در هر قسمت با حضور بازیگران شناخته شده عرصه تئاتر و سینما روی آنتن می‌رفت، قصه‌های جداگانه‌ای را روایت می‌کرد، قصه‌ای درباره ۲ زوج میانسال و جوان که در یک آپارتمان زندگی می‌کنند. کمال و مهین ۲ زوجی هستند که سن بیشتری دارند. کمال به شغل دامداری صنعتی مشغول و مهین هم یک خانه‌دار است. در همسایگی دیوار به دیوار آن‌ها علی و مریم به عنوان زوج جوان زندگی می‌کنند. زوجی که به نوعی نماد نسل جوان‌تر جامعه ایرانی بودند. علی، گرافیست و مریم هم به خانه داری مشغول است. جالب این که در طول داستان اصلی این ۲ زوج هنری مشخص می‌شود که کمال دایی مریم است؛ موضوعی که مریم از این ماجرا خبر نداشته و در کنار دیگر داستانک‌های سریال و حضور بازیگران دیگر، تم اصلی داستان سریال را پیش‌روی مخاطبان قرار می‌دهد. از دیگر نکاتی که می‌توان درباره این سریال تلویزیونی ماندگار به آن اشاره داشت، تماشای یک تجربه موفق و استثنایی دیگر از زوج کارگردان بیژن بیرنگ و مرحوم مسعود رسام بود که هرگاه در کنار هم قرار گرفتند، تجربه‌هایی را از سرگذراندند که هیچ‌گاه در موقعیت‌های فردی‌شان حاصل نشد.
شرایطی که در ابتدا قرار بود کارگردانی سریال برعهده «غلامحسین لطفی» باشد اما به دلیل اختلافاتی که به وجود آمد، این بیژن بیرنگ و مسعود رسام بودند که کارگردانی سریال را برعهده گرفتند. سریال «همسران» با تمام انتقادات و اما و اگرهایش از جمله پروژه‌های موفق تلویزیون در آن سال‌ها با نگاهی دور از حوادث سیاسی و اجتماعی نمایش دهنده چالش ها و مسائل مختلف یک زندگی ایرانی بود که پس از پخش در قالب رویدادها، جشنواره‌ها و نظرسنجی‌های مختلف جزو بهترین و پربیننده‌ترین سریال‌های تبدیل تلویزیون شد و توانست به واسطه مفاهیم اجتماعی و روحیه‌بخشی که داشت، مخاطبان زیادی را به سمت خود جذب کند.
10 صفحه اول